اولین روز بارانی را به خاطر داری

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
به شالاپ شلوپ گل آلود عشق ورزیدیم.
دومین روز بارانی را چطور؟
پیش بینی اش را کرده بودی
چتر آورده بودی
و من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه ی سمت چپ تو کاملا خیس بود

سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری
و چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
و شانه ی سمت راست من خیس شد

چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم
برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود
دو قدم دورتر از هم راه برویم

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
"تنها برو"

:(
دیدگاه ها (۴)

:)

سفیدی و چشمات سیاه سیاه چشام تویه شطرنج تو مات شدروزی که موه...

گاهی دلم برای توتنگـ میشودامانه عکس یادگاری داریمنه آلبوم مش...

//من و پای لنگ شعرم تو بگو چگونه روزی...برسم به گرد راهت که ...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط