✨🦊عشق ترسناک من 🦊✨ پارت ۱
ا/ت ویو
صبح با الارم گوشیم بیدار شدم....عععععع باز شروع شد...اعه یادم رفتم خودم معرفی کنم ما کیم ا/ته هستم مامان وبابام ۱۰پیش مردن من الان ۱۸سالم و...اها ی داداش بزی هم دارم که خخخخخیلی کراشه ولییی...داداش ناتنیمه(نمیدونم درست نوشتم یانه🫤) امروز اولین روز مدرسمه خووووب راستش من گهومیو یعنی روباه نه دم هستم (~ ̄³ ̄)~
اما خیلی خیلی سخته زندگی یک روباه بین آدم ها(علامت ا/ت_)( علامت ته ته~)
~یااااا تخم سگ پاشو دیرت شد
_اععععع صدا سگتو ببر می خوام بخوابم
~پانمی شه هاااا باشه
_هوووم......جیییغ پدرصگ این چی بود ریختی سرم هاااا
~(درحال پاره شدن😂)
_مرض آخه کدوم خری آب میریزه رو خواهر کوچیکش...برو بیرن لباسم رو عوض کنم
~خخخ باشه
اوپا رفت بین لباس فرومم رو پوشیدم و رفتم اوففففف(بچه ها ته ته استاد ا/ت)
_اوپاااااا
~چیییی
_گوشنمه
~خفه شو بابا دیر شده
_اوپای بد
ته ته ویو
~هههه ا/ت نمی دونی که چقدر دوست دارم بهترین خواهر دنیا
_هااااا چی چی می خوای
~هیچی
رفت بغلش کردم
~قول بدع که به کسی نگی ی روباهی
_چرا
~چرا؟... خوب چون خطرناکه
_ههههه باشه اوکی
◕‿◕~
^_^_
~یااااا باهام قهر نکن
......_
~اهههه میدونم میدونم دوست دای آزاد باشی ولی نمی شه...پس بهم قول بده نزدیک کسی نشی. باشه؟
...._
~باششششه؟
بدونه هیچی حرفی از کنارم رد شد و رفت سوار ماشین شد اوففففف باشه
ویو ا/ت
داداش اصاب خوردکن بی...ایشششش
صبح با الارم گوشیم بیدار شدم....عععععع باز شروع شد...اعه یادم رفتم خودم معرفی کنم ما کیم ا/ته هستم مامان وبابام ۱۰پیش مردن من الان ۱۸سالم و...اها ی داداش بزی هم دارم که خخخخخیلی کراشه ولییی...داداش ناتنیمه(نمیدونم درست نوشتم یانه🫤) امروز اولین روز مدرسمه خووووب راستش من گهومیو یعنی روباه نه دم هستم (~ ̄³ ̄)~
اما خیلی خیلی سخته زندگی یک روباه بین آدم ها(علامت ا/ت_)( علامت ته ته~)
~یااااا تخم سگ پاشو دیرت شد
_اععععع صدا سگتو ببر می خوام بخوابم
~پانمی شه هاااا باشه
_هوووم......جیییغ پدرصگ این چی بود ریختی سرم هاااا
~(درحال پاره شدن😂)
_مرض آخه کدوم خری آب میریزه رو خواهر کوچیکش...برو بیرن لباسم رو عوض کنم
~خخخ باشه
اوپا رفت بین لباس فرومم رو پوشیدم و رفتم اوففففف(بچه ها ته ته استاد ا/ت)
_اوپاااااا
~چیییی
_گوشنمه
~خفه شو بابا دیر شده
_اوپای بد
ته ته ویو
~هههه ا/ت نمی دونی که چقدر دوست دارم بهترین خواهر دنیا
_هااااا چی چی می خوای
~هیچی
رفت بغلش کردم
~قول بدع که به کسی نگی ی روباهی
_چرا
~چرا؟... خوب چون خطرناکه
_ههههه باشه اوکی
◕‿◕~
^_^_
~یااااا باهام قهر نکن
......_
~اهههه میدونم میدونم دوست دای آزاد باشی ولی نمی شه...پس بهم قول بده نزدیک کسی نشی. باشه؟
...._
~باششششه؟
بدونه هیچی حرفی از کنارم رد شد و رفت سوار ماشین شد اوففففف باشه
ویو ا/ت
داداش اصاب خوردکن بی...ایشششش
۲۰.۶k
۱۵ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.