کوک:شیرینکم؟خوبی؟(مهربون)
کوک:شیرینکم؟خوبی؟(مهربون)
سولی:(سکوت)
کوک:قندک باهام قهرییی؟البته حقم داری قهر باشی(مهربون)
سولی:ولم کن(بغض)
رفتم و کنارش رو تخت نشستم..
کوک:ع ع ع ع نشد دیگههه..نباید بغض کنییی(مهربون)
کوک:ببخشید خوشگلم..فسقلی توام منو ببخش(لبخند،دستشو گذاشت رو شکمش)
سولی ویو:
چجوری میتونستم با این بشر قهر کنم؟..حتا اگه تفنگ میزاشت رو سرمم نمیتونستم نه بگم بهش..میگفتم منو بکش..
خودمو انداختم تو بقلش ک محکم دستاشو دور کمر انداخت..
کوک:اخیشششششش خستگیم در رفتاااا(روی موهاش و لب.اشو بو.سید)
~~~~~~~~~~~~~~~~~
پایانننن
برو خونتون دیگه بچه عی بابااااا=_=
سولی:(سکوت)
کوک:قندک باهام قهرییی؟البته حقم داری قهر باشی(مهربون)
سولی:ولم کن(بغض)
رفتم و کنارش رو تخت نشستم..
کوک:ع ع ع ع نشد دیگههه..نباید بغض کنییی(مهربون)
کوک:ببخشید خوشگلم..فسقلی توام منو ببخش(لبخند،دستشو گذاشت رو شکمش)
سولی ویو:
چجوری میتونستم با این بشر قهر کنم؟..حتا اگه تفنگ میزاشت رو سرمم نمیتونستم نه بگم بهش..میگفتم منو بکش..
خودمو انداختم تو بقلش ک محکم دستاشو دور کمر انداخت..
کوک:اخیشششششش خستگیم در رفتاااا(روی موهاش و لب.اشو بو.سید)
~~~~~~~~~~~~~~~~~
پایانننن
برو خونتون دیگه بچه عی بابااااا=_=
۴.۹k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.