جمعه همیشه برای من موسم نرسیدن است

جمعه همیشه برای من موسم نرسیدن است

نرسیدن به عشق ، نرسیدن به تو

نرسیدن به رویاهای کودکانه

نرسیدن به آینده ای که همیشه بهترین را برایش تصور می کردم

و نرسیدن هایی که همگی جمع می شوند
و در غروب جمعه به هم می رسند

و غربت عجیبی به یکباره در من به وجود می آید

جمعه که می شود بیش از پیش ارضای نیازهایم

را منوط به این قلم و کاغذ و شعر و دفترم می دانم
دیدگاه ها (۵۳)

.دلتنگ شده ام .....نمیدانم شاید برای تو ...یاشاید برای دیروز...

برای چه دعوتم کردی؟مگر نمی دانی،من از جایی که زیاد شلوغ باشد...

.توافق که نه، من به یک مذاکره‌ی خالی هم قانع‌ ام !وین؟ همین ...

کاش ممنوعه نبودی....تاببینی من هم عاشقی رابلدم...تاببینی برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط