بدون شرح

بدون شرح
دیدگاه ها (۲)

دست های کوچکشبزور به شیشه های ماشین شاسی بلند حاجی میرسد ...

دیشب رفتیم پارک نزدیکه خونه دوستم ، گفتم وای چقد اینجا خلوته...

بالاخره همه یک روزی می میرنـد و صد سال که بگذرد دیگر هیـچ کس...

یه زن و شوهر عاشق اما فقیر سر سفره شام نشستند غذاشون خیلی مخ...

بدون شرح

آبان خونین

بدون شرح

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط