بالاخره یه روز

بالاخره یه روز
توی یکی از جاده ها ،
از حرصم پامو محکم میذارم روی گاز ؛ بلند بلند گریه میکنم و با خاطراتت میرم ته دره...
دیدگاه ها (۱)

من رفتنی نبودمتو بند کفش هایم را محکم کـــــردی

شبیه مادرم شده ام عصبانیکم حرف شکستهولی ایستآدهکاش شبیه مادر...

چند شبه قرص خواب میخورم خوابتو ببینم😔

خیلی وایسادم بیایی نیومدی سردم شد#سایه#میلاد کرمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط