ملودیتلخ

ملودی_تلخ🍷
Part:52
خودش گفت
_ چیزی لازم داری؟..
+چیز... من... دلم...

بدون اینکه بگم کیسه اب گرم خودش برداشت و بهم داد

از کجا می دونست؟
شاید خودم بهش اشاره کردم و خبر ندارم

به هرحال
بعد بلند شد و با سر اشاره کرد که رو برم تخـ/~ت

_نترس دراز بکش

بدون فکر کردن به چیز زشتی دراز کشیدم
و اصلانم به چیزای زشت فکر نکردم که مثلا عین سریالا چیز بدی اتفاق بیافته

خیلی راحت داز کشیدم و پتو رو سریع کشیدم رو تخت
کیسه اب رو بهم داد

گذاشتمش روی شکمم
گاهی موافع بد رفتار میکرد گاهی خوب

بعد خودش نشست رو صندلی و....


༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۲)

ملودی_تلخ🍷Part: 54+اییی ببخشید ببخشید بالا پایین میپرید و من...

ملودی_تلخ🍷Part: 53شروع کرد به خوردن کم کم گرم شدم و درد زیر ...

ملودی_تلخ🍷Part: 51+برام مهم نیس_خوبه... بیا میوه بخور+نمیخوا...

ماه_تیره🌑Part:60وارد حیاط شد و از اونجایی که شیشه بشدت دودی ...

( ظهور ازدواج )( پارت ۳۱۵ فصل ۳ )قلبم داشت از جا در میومد.....

ظهور ازدواج )( پارت ۳۱۰ فصل ۳ ):کفشام؟ لبخند عميقي زد که هر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط