رویایه شیرین
#رویایه_شیرین
+من یه گروه طراحی کردم.(خجالت
€چقدر خوب
◇واقعا؟تو حرف نداری
+ممنون
♧حالا چی حست؟
+(همه چیز رو میگه
○بنظر خوب میاد.
◇همین خوبه.
♧درسته همین خوبه.
₩ات شی تو کی این و طراحی کردی.
+برایه تو طراحی کرده بودم.
₩ازت ممنونم خر من.
+خنده
◇♧○تو واقعا خیلی خوشگلی،وقتی میخندی خوشگل تر هم میشی.
+ممنونم نظر لطفه.
€خوب پس اسم گروه شدBTF،اونجور که ما حساب کردیم شما ۲۰۲۵ دبیو میکنید و الان باید برید تمرین کنید و از همه مهم تر تا سال دیگه وقت دارین که یه آهنگ گروهی بنویسید و بخونید بقیه کاراش با گروه موسیقی شماست.
همه:ممنون خداحافظ.
.
میان بیرون در
.
£خوب شمارو باید ببرم ویلا تون.
از این به بعد باهم زندگی میکنید.
♧میتونیم حیوون خونگی داشته باشیم؟
£البته.
ویو ات
امروز من قرار بود برم سگ خودم رو که با کشتی میرسه رو بگیرم و بیارم سمت خونه پس از بچه ها خداحافظی کردم و به سمت ماشین رفتم.
◇اون ماشین اتعه؟
₩ بعله.
○چقد خفن.
.
.
رسیدم سمت کشتی و با ورودم به کشتی گادگاد به سمتم دوید و افتاد تو بغلم منم همین جوری نازش میکردم.
+چطوری گادگاد.
+خوشگذشت بهت.
نگهبان گادگاد:تو راه کلی بی قراری شمارو کرد.
+واقعه گادگاد؟
+خوب دیگه بلند شو بریم خونه.
.
چون کشتی بابام بود نیازی نبود پول پرداخت کنم و همونجوری گادگاد رو نشوندم تو ماشین و به سمت ویلا حرکت کردم.
گادگاد تو کل راه سرش بیرون پنجره بود.
.
.
۱۵ مین بعد
.
.
سوییچ ماشین رو به یکی از نگهبانا دادم و گفتم پارک کنن.
خودم و گادگاد وارد ویلا شدیم که همه بچه ها یهو اومدن سمتمون.
◇سلام ات اسم این خدشگله چیه؟
+گ..........
____________________\حمایت/____________________
بچه ها این پیج فقط توش رمان گذاشته میشه فالو کنیدش.
https://wisgoon.com/dts.army.s.t
+من یه گروه طراحی کردم.(خجالت
€چقدر خوب
◇واقعا؟تو حرف نداری
+ممنون
♧حالا چی حست؟
+(همه چیز رو میگه
○بنظر خوب میاد.
◇همین خوبه.
♧درسته همین خوبه.
₩ات شی تو کی این و طراحی کردی.
+برایه تو طراحی کرده بودم.
₩ازت ممنونم خر من.
+خنده
◇♧○تو واقعا خیلی خوشگلی،وقتی میخندی خوشگل تر هم میشی.
+ممنونم نظر لطفه.
€خوب پس اسم گروه شدBTF،اونجور که ما حساب کردیم شما ۲۰۲۵ دبیو میکنید و الان باید برید تمرین کنید و از همه مهم تر تا سال دیگه وقت دارین که یه آهنگ گروهی بنویسید و بخونید بقیه کاراش با گروه موسیقی شماست.
همه:ممنون خداحافظ.
.
میان بیرون در
.
£خوب شمارو باید ببرم ویلا تون.
از این به بعد باهم زندگی میکنید.
♧میتونیم حیوون خونگی داشته باشیم؟
£البته.
ویو ات
امروز من قرار بود برم سگ خودم رو که با کشتی میرسه رو بگیرم و بیارم سمت خونه پس از بچه ها خداحافظی کردم و به سمت ماشین رفتم.
◇اون ماشین اتعه؟
₩ بعله.
○چقد خفن.
.
.
رسیدم سمت کشتی و با ورودم به کشتی گادگاد به سمتم دوید و افتاد تو بغلم منم همین جوری نازش میکردم.
+چطوری گادگاد.
+خوشگذشت بهت.
نگهبان گادگاد:تو راه کلی بی قراری شمارو کرد.
+واقعه گادگاد؟
+خوب دیگه بلند شو بریم خونه.
.
چون کشتی بابام بود نیازی نبود پول پرداخت کنم و همونجوری گادگاد رو نشوندم تو ماشین و به سمت ویلا حرکت کردم.
گادگاد تو کل راه سرش بیرون پنجره بود.
.
.
۱۵ مین بعد
.
.
سوییچ ماشین رو به یکی از نگهبانا دادم و گفتم پارک کنن.
خودم و گادگاد وارد ویلا شدیم که همه بچه ها یهو اومدن سمتمون.
◇سلام ات اسم این خدشگله چیه؟
+گ..........
____________________\حمایت/____________________
بچه ها این پیج فقط توش رمان گذاشته میشه فالو کنیدش.
https://wisgoon.com/dts.army.s.t
۲.۶k
۰۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.