بچه بودیم کتاب میخوندیم

بچه بودیم کتاب میخوندیم
صفحه اول رو که بازکردیم
نوشته بود دزدی نکنید
ماهم نکردیم
صفحه دوم رو که باز کردیم
نوشته بود مشروب نخورید
ماهم نخوردیم
صفحه سوم رو که باز کردیم
نوشته بود به ناموس مردم نگاه نکنید
خب ما هم نکردیم
صفحه چهارم رو که باز کردیم
نوشته بود رفاقت نکنید
کتاب رو بستیم
دیگه کتاب نخوندیم
بی سواد موندیم
اما استاد #رفاقت شدیم
دیدگاه ها (۴)

دانی که خدا چرا تو را داد دو دستمن معتقدم که اندر آن سری هست...

دختــر بچــه ای از برادرش پرســید:معنی عشق چیست؟برادرش جواب ...

👇 👇 👇 روزگارم این استدلخوشم با غزلیتکه نانیآبیجمله ی کو تاهی...

خدمتکاره عمارت ارباب پارت ۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط