بیهوده نقاش بوده ام این همه سال

بیهوده نقاش بوده ام این همه سال

به چشم هایت که می رسم ، قلم موها خیس می شوند

به لب هایت که می رسم دستم می لرزد

رنگ ها می گریزند و قاب های خالی ، تنها نبودن تو را به دیوار زندگی ام می کوبند
دیدگاه ها (۴)

تو برو پیچک من ، فکر تنهایی این قلب مرا هیچ مکن ،رو پیشانی م...

بشین کنار من تو سرمه‌ی سکوت حرفات روشنهگرمم با واژه‌هات، گیر...

به پندار تو :جهانم زیباست ، جامه ام دیباست ، دیده ام بیناست ...

می خواهم برایت تنهایی را معنی کنمدر ساحل کنار دریا ایستاده ا...

عاشقانه های شبنم

زندگی را طعم لب های تو گیرا می کندعطر یاد تو دلم را غرق رویا...

تقدیم بانثار عشق خدمتِ جانانم:❤🌹زندگی را طعم لب های تو گیرا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط