می خواهم برایت تنهایی را معنی کنم

می خواهم برایت تنهایی را معنی کنم

در ساحل کنار دریا ایستاده ای و هوای سرد و صدای موج

به خودت می آیی یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند

نه دستی که شانه هایت را بگیرد و 
نه صدایی که قشنگ تر از صدای دریا باشد

فقط چند قطره اشک و تصویر لعنتی
دیدگاه ها (۱)

به پندار تو :جهانم زیباست ، جامه ام دیباست ، دیده ام بیناست ...

بیهوده نقاش بوده ام این همه سالبه چشم هایت که می رسم ، قلم م...

تنهایی کجایی به هرکس دل بستم ترکم کرد انگار منو تو از هم جدا...

فکر می کردم تنهایی یعنیمنسکوتپنجره های خاک گرفتهاتاق خالی از...

#بد_بوی #پارت_۴۱#الینا وقتی می‌رسیم به ساحل حسابی سر کیفم حس...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

"همزن " و "آبمیوه گیری" ام را از هم جدا کردم .زن و شوهرند و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط