دنیای ما اندازه ی هم نیست

دنیای ما اندازه ی هم نیست...
من عاشق بارون و گیتارم..
من روزها تا ظهر می خوابم
من هر شب تا صبح بیدارم
دنیای ما اندازه ی هم نیست
من خیلی وقتا ساکت و سردم
وقتی که می رم تو خودم شاید
پاییز سال بعد برگردم
دنیای ما اندازه ی هم نیست
می بو سمت اما نمی مونم
تو دائم از آینده می پرسی
من حاله فردامم نمی دونم
تو فکر یه آغوش محکم باش
آغوش این دیونه محکم نیست
صد بار گفتم باز یادت رفت؟
دنیای ما اندازه ی هم نیست...


" رستاک حلاج"


م
دیدگاه ها (۶)

کسی دزدیده تمام کودکی مرا ...ریخته در یک گونی،و یک چشم بند ب...

...

اکثر عاشقا...

مادرم میگفت.. به دیوار تکیه کن ولی به مرد نه... که دیوار اگر...

وانشات اینوماکی//پارت ۶

چند پارتی(جونگ کوک/ات)part3

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط