تو یک دختر اهل کره بودی وتو پرورشگاه بزرگ شدی
تو یک دختر اهل کره بودی وتو پرورشگاه بزرگ شدی
هیچکس هیچ اطلاعاتی درمورد خانواده ات یا اسمت نداشتن به خاطر همین
بورام صدات میکردن
صبح با صدای خانم ویکتوریا که یک خانم که معلم زبان انگلیسی بود و معلم بانو هی شایسته والان رئیس پرورشگاه بود بیدارشدی
)علامت خانم ویکتوریا/ علامت بورام+)
/بانوی جوان ....بورام خانم جوان (این تیکه ی آخر رو با صدای بلند گف)
+بله خانم ویکتوریا
/یه آقایی میخاد تو رو ببینه میخاد سرپرستی تو رو به عهده بگیره خودش
نمیاد دنبالت دوستش میاد حالا موهاتو درست کن و مثل یک خانم متشخص رفتار کن نه اون دختره فضول
+امم ....باشه
برای بورام خیلی عجیب بود چون تا حالا کسی اونو به سرپرستی قبول نکرده بود
اون فکر میکرد تا آخر عمرش قراره تو این پرورشگاه بمیره
لباست رو پوشیدی رفتی دم در دفتر خانم ویکتوریا
صدای خانم ویکتوریا و اون آقا میومد
/خب نظرتون چیه؟
آقا: اولیه آقای جئون موافت کرده
در زدی
رفتی داخل
+سلام من بورام هستم
تو خماری بمونید
شرط ۲۰ تا لایک ۵ تا کامنت
هیچکس هیچ اطلاعاتی درمورد خانواده ات یا اسمت نداشتن به خاطر همین
بورام صدات میکردن
صبح با صدای خانم ویکتوریا که یک خانم که معلم زبان انگلیسی بود و معلم بانو هی شایسته والان رئیس پرورشگاه بود بیدارشدی
)علامت خانم ویکتوریا/ علامت بورام+)
/بانوی جوان ....بورام خانم جوان (این تیکه ی آخر رو با صدای بلند گف)
+بله خانم ویکتوریا
/یه آقایی میخاد تو رو ببینه میخاد سرپرستی تو رو به عهده بگیره خودش
نمیاد دنبالت دوستش میاد حالا موهاتو درست کن و مثل یک خانم متشخص رفتار کن نه اون دختره فضول
+امم ....باشه
برای بورام خیلی عجیب بود چون تا حالا کسی اونو به سرپرستی قبول نکرده بود
اون فکر میکرد تا آخر عمرش قراره تو این پرورشگاه بمیره
لباست رو پوشیدی رفتی دم در دفتر خانم ویکتوریا
صدای خانم ویکتوریا و اون آقا میومد
/خب نظرتون چیه؟
آقا: اولیه آقای جئون موافت کرده
در زدی
رفتی داخل
+سلام من بورام هستم
تو خماری بمونید
شرط ۲۰ تا لایک ۵ تا کامنت
۲.۵k
۲۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.