پارت ۷
پارت ۷
یانگ سو :نمیفهمی من به زور توی خونشون راه پیدا کردم میخوای همه چی رو بهم بریزی ؟
پسره :اوک به من دستور نده انگار بچه کی ای .
یانگ سو :حالا هم برو تا بهمون شک نکردن
پسره قبول میکنه و میره یانگ سو متعجب میشه که چراپسره اینجا باهاش قرار گذاشته جلوی چشم همه !
یانگ سو برای اینکه مانیانا وا/ت شک نکن سریع میره داخل کلاس و میشینه و گرم صبحت با بچه ها میشه
از اون طرف مانیانا و ا/ت دارن دیدش میزنن
ا/ت :میبینم. وقتی نگاش میکنی چشات برق میزنه😁
مانیانا :نه،نه چی میگی ؟(با دست پاچگی)
ا/ت: خوشت اومده
مانیانا: نه
ا/ت:خفه شو خوشت اومده
مانیانا :نه میگم
ا/ت یهو از روی صندلی بلند میشه و بلند داد میزنه:یانگ سو مانیانا عاشقته........و
خب حمایت کنید لاولی ها:)
یانگ سو :نمیفهمی من به زور توی خونشون راه پیدا کردم میخوای همه چی رو بهم بریزی ؟
پسره :اوک به من دستور نده انگار بچه کی ای .
یانگ سو :حالا هم برو تا بهمون شک نکردن
پسره قبول میکنه و میره یانگ سو متعجب میشه که چراپسره اینجا باهاش قرار گذاشته جلوی چشم همه !
یانگ سو برای اینکه مانیانا وا/ت شک نکن سریع میره داخل کلاس و میشینه و گرم صبحت با بچه ها میشه
از اون طرف مانیانا و ا/ت دارن دیدش میزنن
ا/ت :میبینم. وقتی نگاش میکنی چشات برق میزنه😁
مانیانا :نه،نه چی میگی ؟(با دست پاچگی)
ا/ت: خوشت اومده
مانیانا: نه
ا/ت:خفه شو خوشت اومده
مانیانا :نه میگم
ا/ت یهو از روی صندلی بلند میشه و بلند داد میزنه:یانگ سو مانیانا عاشقته........و
خب حمایت کنید لاولی ها:)
۳.۸k
۱۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.