باز مشهد شد رضا
۴۰ / 55
باز مشهد شد رضا گشتهام شور و شفا
او که داداشِ منست کرده من را خود سزا
حال حریمم شد حرم شور زهرا شد برم
تا ابد پهلوی او از همه عالَم سرم
گشتهنونم والقلم یسطرونم نِی ظُلَم
تا ابد گشتم تنور نورِ تحت آن ظِلَم
باز مادر شد برم بر رضایت مطلقم
چون که انوارش زده نور حقِّ متقنم
خود شدهام یک حرم چون بوَد مادر برم
تا ابد دور بتول فوق هر نوع نوکرم
عاصمه هم هست برم کرده من شور اِرم
چون که نورش حیدریست حال من شیر نرم
عرشیام نور حرم نور هر نوعی حرم
چون که عاصم با مناست نور یزدان در برم
باز مشهد شد رضا گشتهام شور و شفا
او که داداشِ منست کرده من را خود سزا
حال حریمم شد حرم شور زهرا شد برم
تا ابد پهلوی او از همه عالَم سرم
گشتهنونم والقلم یسطرونم نِی ظُلَم
تا ابد گشتم تنور نورِ تحت آن ظِلَم
باز مادر شد برم بر رضایت مطلقم
چون که انوارش زده نور حقِّ متقنم
خود شدهام یک حرم چون بوَد مادر برم
تا ابد دور بتول فوق هر نوع نوکرم
عاصمه هم هست برم کرده من شور اِرم
چون که نورش حیدریست حال من شیر نرم
عرشیام نور حرم نور هر نوعی حرم
چون که عاصم با مناست نور یزدان در برم
۲۸۴
۲۹ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.