یک فنجان یادت کافیستتا باران بند نیایدتا صبح ،پشت پنجره بنشیندو انگشتش را جلوی دهانش بگیردرو به گنجشک ها،که هیس!آرام بگیریداینجا کسی توی فنجانشماه را دارد هنوز!