اصن تماشا کردن و دوست دارم خیلی زیاد
اصن تماشا کردن و دوست دارم خیلی زیاد
اینکه ساعت ها بشینم یه جا به یه چیزی خیره بشم و فکر کنم
فکر...فکر درباره همه چی
درباره احساسا؛حس هایی که قبلا بوده و الان نیست ،حس هایی که بعدا شاید بوجود بیاد
درباره آدما؛ بشینم تو ایستگاه اتوبوس و رهگذرا رو نگا کنم
هر کدومشونو که می بینم یه دنیا ابهام برام بوجود میاد اینکه کی ان؟ از کجا میان؟ چه گذشته ای پشت این آدمی که الان اینجاست بوده؟
دوست دارم بشینم بالای پل؛بالای اتوبان نگا کنم به ماشینایی که رد میشن
بالای یه بلندی؛
یه جا که کل شهر دیده بشه
بشینم و چراغای شهرو نگا کنم
توی ایستگاه قطار
قطارا رو نگاه کنم که میرن
اصن گذر قشنگه بیشتر ازاین که قشنگ باشه آدم و میبره تو فکر
فکر اینکه ما هم یه روز میریم
فکر اینکه همه چی یه روز تموم میشه
فکر اینکه چه بخوای چه نخوای همه چی گذراست حتی همین لحظه...
اینکه ساعت ها بشینم یه جا به یه چیزی خیره بشم و فکر کنم
فکر...فکر درباره همه چی
درباره احساسا؛حس هایی که قبلا بوده و الان نیست ،حس هایی که بعدا شاید بوجود بیاد
درباره آدما؛ بشینم تو ایستگاه اتوبوس و رهگذرا رو نگا کنم
هر کدومشونو که می بینم یه دنیا ابهام برام بوجود میاد اینکه کی ان؟ از کجا میان؟ چه گذشته ای پشت این آدمی که الان اینجاست بوده؟
دوست دارم بشینم بالای پل؛بالای اتوبان نگا کنم به ماشینایی که رد میشن
بالای یه بلندی؛
یه جا که کل شهر دیده بشه
بشینم و چراغای شهرو نگا کنم
توی ایستگاه قطار
قطارا رو نگاه کنم که میرن
اصن گذر قشنگه بیشتر ازاین که قشنگ باشه آدم و میبره تو فکر
فکر اینکه ما هم یه روز میریم
فکر اینکه همه چی یه روز تموم میشه
فکر اینکه چه بخوای چه نخوای همه چی گذراست حتی همین لحظه...
۱۰.۷k
۰۲ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.