چه نوازد و چه سازد

چه نـــــوازد و چه سـازد،
به جز از نوای گریه
نی خسته یی که جز بغض تو در گلو ندارد

ز تمام بودنی ها،
تو همین از آن من باش
ڪه به غیر با تو بودن، دلـــــم آرزو ندارد.

#حسین_منزوی
دیدگاه ها (۹)

#غـدیـر یا علی گفتیم و عشق آغاز شدیا علی گفتیم و دریا خنده ک...

‌من مملو از خـــــیالِ اواو خالی از خیالِ مـــــن...!#علی_قا...

نخواهم عمر فانی را تویی عمر عزیز مننخواهم جان پرغم را تویی ج...

نفسی داشتم و ناله و شیون ڪردمبی تو با مرگ عجب ڪشمڪشی من ڪردم...

📜#غزلیات#رهی_معیری#غزل_بیست_و_ششمسزای چون تو گلی گر چه نیست ...

شعر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط