پارت نوزدهم
#پارت_نوزدهم
رها:از حرف طاها که گفت بیا بشین رو پام خیلی تعجب کردم
رها:نه راحتم همین شکلی
طاها: نگفتم راحتی یانه گفتم بیا بشین رو پام فهمیدی یا بفهمونم خانوم کوچولو
رها:ترسیدم کار دیگه ای بکنه بخاطر همین رفتم نشستم
طاها:چقدر سبک هستی دختر شبیه خانوم کوچولو ها هستی
رها:انتظار داشتی سنگین باشم
طاها:خب بلبل زبونی نکن
رها:بعد که حرفشو زد دستشو دور کمرم حلقه کرد و سرشو گذاشت روی شونم یه حس عجیبی داشتم نمیدونم چی بود زبونم قفل کرده بود نکنه عاشق شدم؟؟؟؟
نه نه نه امکان نداره اون یه آدم بی احساس مغرور یا بهتر بگم یه رباته که با صدای طاها یه خودم امدم که میگفت
طاها:دستامو دور کمرش حلقه کردم و سرمو گذاشتم رو شونش که دیدم تکون میخوره فهمیدم بخاطر اینکه کنار گردنشم بهش گفتم
به گردنت حساسی
رها:آره
طاها:به من چه میخام سرمو بزارم رو شونت تو گردنت نفس بکشم تو هم حق نداری اعتراض کنی
رها:باشه(کمی ناراحت)
طاها:میدونی امدی سیگارو از دست من کشیدی یاد چی افتادم
رها:وقتی داشت تو گردنم نفس میکشید از خود بی خود شدم ولی مقاومت کردم چون اگه باهاش لج میکردم ...
لایک❤کامنت✉فراموش نشه😍😍😘😘😘
رها:از حرف طاها که گفت بیا بشین رو پام خیلی تعجب کردم
رها:نه راحتم همین شکلی
طاها: نگفتم راحتی یانه گفتم بیا بشین رو پام فهمیدی یا بفهمونم خانوم کوچولو
رها:ترسیدم کار دیگه ای بکنه بخاطر همین رفتم نشستم
طاها:چقدر سبک هستی دختر شبیه خانوم کوچولو ها هستی
رها:انتظار داشتی سنگین باشم
طاها:خب بلبل زبونی نکن
رها:بعد که حرفشو زد دستشو دور کمرم حلقه کرد و سرشو گذاشت روی شونم یه حس عجیبی داشتم نمیدونم چی بود زبونم قفل کرده بود نکنه عاشق شدم؟؟؟؟
نه نه نه امکان نداره اون یه آدم بی احساس مغرور یا بهتر بگم یه رباته که با صدای طاها یه خودم امدم که میگفت
طاها:دستامو دور کمرش حلقه کردم و سرمو گذاشتم رو شونش که دیدم تکون میخوره فهمیدم بخاطر اینکه کنار گردنشم بهش گفتم
به گردنت حساسی
رها:آره
طاها:به من چه میخام سرمو بزارم رو شونت تو گردنت نفس بکشم تو هم حق نداری اعتراض کنی
رها:باشه(کمی ناراحت)
طاها:میدونی امدی سیگارو از دست من کشیدی یاد چی افتادم
رها:وقتی داشت تو گردنم نفس میکشید از خود بی خود شدم ولی مقاومت کردم چون اگه باهاش لج میکردم ...
لایک❤کامنت✉فراموش نشه😍😍😘😘😘
۱.۸k
۲۹ فروردین ۱۴۰۱