اونقدربودنشومیخواستمک

اونقَدربودَنِشومیخواستَم‌‌کِ‌ ،
هَرشَب‌خواب‌میدیدَ‌م‌اومَده ...
ازاون‌اومَدَنا‌کِ‌تَهِش‌رَفتَن‌نَبود!
اِنگاراَصلاًواژه‌رَفتَن‌تَعریف‌نَشُده‌بود ...
اومَده‌بودکه‌بِمونه‍!
امّاهَمین‌کِ‌بیدارمیشُدَم‌میدیدَم،[‌نَدارَمِش‍ 🌙💛]
‌وَکُل‌ِروز،رو‌تَحَمُل‌میکردَم‌تادوباره‌شَب‌بِشهُ‌
مَن‌بِخوابَم‌وتوۍِخوابَ‍م‌اونوداشته‌باشَم‍ ،!
کاش‌دُنیاۍِواقعۍمِثلِ‌خوابامون‌بود....
مَگه‌نه‍؟.͜.💛🌱"








《 خَـسته اَم
نیست کَسی حالِ مَرآ دَرک کنَد ؟!
کآش این روح ؛
شَـبی جِسمِ مَرآ تَرک کنَد'!' 🌙♥🌱》



#آناهیتا
00:00🌙
دیدگاه ها (۱)

میخواهَم بِدانی که تَمام نَشُده ای ... ,از ذِهنَم نَرَفته‌ای...

گَر چه خُفتَن خوش بُوَد با یار ، دَر شَبهایِ وَصللیک دَر شَب...

مَن اَز این که هیچوَقت نَیای نمیتَرسَم ... از این که هیچوَقت...

مِترو شلوغ بود پسَره طِبقِ مَعمول جلو دُختره وایساده بود، دُ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط