فیک مافیا
فیک مافیا
پارت۳
کوک:اگه واکنش میخوای
ویو کوک:
رفتم به ا/ت گفتم
کوک:لطفا برگرد
ا/ت:چییی این واکنش توعه
کوک:ا/ت گفتم برگرد
ویو ا/ت:
برگشتم که یهو پشتم درد گرفت
ویو کوک:
برگشت و پشتش رو محکم زدم
ا/ت:این دیگه چی بود
کوک:تنبیه بود بی بی
ا/ت:به نگو بی بی
کوک:من هر جور بخوام صدات میکنم بی بی
ا/ت:😡
کوک:برو گمشو
ا/ت:کوککک(باجیغ)
ویو کوک:
رفتم تلویزیون رو خاموش کردم و گفتم
کوک:ا/ت وقت خوابه
ا/ت:من نمیخوام با تو بخوابم منو موقع خواب اذیت میکنی
کوک:باشه من یه اتاق دارم
ا/ت:آخ جون
کوک:وسایل هاتو جمع کن
ویو ا/ت:
وسایلم رو جمع کردم و منو برد به طبقه ی پایین
ا/ت:منو کجا میبری
کوک:میبرمت زیر زمین
ا/ت:چیییی(با تعجب)
کوک:خودت خواستی
ا/ت:یعنی چی
کوک:لال شو
ویو ا/ت:
منو برد زیر زمین کثیف و پر از موش و عنکبوت و سوسک تا وقتی که یه سوسک اومد طرفم
ا/ت:(جیغ بنفش فراوان)
کوک:بیا اینم از اتاق
ا/ت:اینکه اتاق نیس(عصبانی)
کوک:آروم باش امشب قراره اینجا بخوابی
ویو ا/ت:
از اینکه کوک رفت و خوابید منم از زیر زمین میترسیدم و نتونستم بخوابم تا صبح بیدار موندم و...
ویوکوک:
ا/ت رو گذاشتم توی زیر زمین و رفتم خوابیدم و صبح پا شدم و رفتم پیش ا/ت گفتم
کوک:از تنبیهم خوشت اومد
ا/ت:تو خوشت اومد ولی من اصلا
کوک:اگه امشب اذیتم کنی میزارم اینجا بخوابی
ا/ت:من اصلا نخوابیدم
کوک:به من چه
کوک: پاشو بریم مسافرت
ا/ت:چییی(با تعجب)
کوک:هاهاگولت زدم
ا/ت:حالا من باید بخندم یا پولش و بدم
کوک:پولشو
ا/ت:من که پولی ندارم(سرد)
کوک:پس چرا گفتی بی عقل
آجوما:ارباب صبحانه آمادس
کوک:ا/ت پاشو بریم
"بعد از صبحانه "
ا/ت:کوک من حوصلم سر رفت بریم دُر دُر
کوک:باشه آماده شو بریم
ادمین:
رفتیم لباس هامون رو عوض کردین و من آریش کردم
کوک:آماده ای
ا/ت:بزن بریم
تو پارت بعدی میزارم بای بای
پارت۳
کوک:اگه واکنش میخوای
ویو کوک:
رفتم به ا/ت گفتم
کوک:لطفا برگرد
ا/ت:چییی این واکنش توعه
کوک:ا/ت گفتم برگرد
ویو ا/ت:
برگشتم که یهو پشتم درد گرفت
ویو کوک:
برگشت و پشتش رو محکم زدم
ا/ت:این دیگه چی بود
کوک:تنبیه بود بی بی
ا/ت:به نگو بی بی
کوک:من هر جور بخوام صدات میکنم بی بی
ا/ت:😡
کوک:برو گمشو
ا/ت:کوککک(باجیغ)
ویو کوک:
رفتم تلویزیون رو خاموش کردم و گفتم
کوک:ا/ت وقت خوابه
ا/ت:من نمیخوام با تو بخوابم منو موقع خواب اذیت میکنی
کوک:باشه من یه اتاق دارم
ا/ت:آخ جون
کوک:وسایل هاتو جمع کن
ویو ا/ت:
وسایلم رو جمع کردم و منو برد به طبقه ی پایین
ا/ت:منو کجا میبری
کوک:میبرمت زیر زمین
ا/ت:چیییی(با تعجب)
کوک:خودت خواستی
ا/ت:یعنی چی
کوک:لال شو
ویو ا/ت:
منو برد زیر زمین کثیف و پر از موش و عنکبوت و سوسک تا وقتی که یه سوسک اومد طرفم
ا/ت:(جیغ بنفش فراوان)
کوک:بیا اینم از اتاق
ا/ت:اینکه اتاق نیس(عصبانی)
کوک:آروم باش امشب قراره اینجا بخوابی
ویو ا/ت:
از اینکه کوک رفت و خوابید منم از زیر زمین میترسیدم و نتونستم بخوابم تا صبح بیدار موندم و...
ویوکوک:
ا/ت رو گذاشتم توی زیر زمین و رفتم خوابیدم و صبح پا شدم و رفتم پیش ا/ت گفتم
کوک:از تنبیهم خوشت اومد
ا/ت:تو خوشت اومد ولی من اصلا
کوک:اگه امشب اذیتم کنی میزارم اینجا بخوابی
ا/ت:من اصلا نخوابیدم
کوک:به من چه
کوک: پاشو بریم مسافرت
ا/ت:چییی(با تعجب)
کوک:هاهاگولت زدم
ا/ت:حالا من باید بخندم یا پولش و بدم
کوک:پولشو
ا/ت:من که پولی ندارم(سرد)
کوک:پس چرا گفتی بی عقل
آجوما:ارباب صبحانه آمادس
کوک:ا/ت پاشو بریم
"بعد از صبحانه "
ا/ت:کوک من حوصلم سر رفت بریم دُر دُر
کوک:باشه آماده شو بریم
ادمین:
رفتیم لباس هامون رو عوض کردین و من آریش کردم
کوک:آماده ای
ا/ت:بزن بریم
تو پارت بعدی میزارم بای بای
۱۴.۲k
۰۴ فروردین ۱۴۰۳