خوبی قصه آنجاست که تو با تنهایی خودت کنار بیایی

خوبیِ قصه آنجاست که تو با تنهاییِ خودت کنار بیایی،
نوازشش کنی و گونه های سردش را به بوسه هایی آرام، مهمان کنی.
تنهایی به آدم باور می دهد که از پسِ خیلی کارها بر می آید.
قدم زدن در حالی که چند جفت پای دیگر کنارت حرکت نمی کنند فاجعه ی منا نیست!
فجیع آن است که صرفا به خاطرِ فرار از تنهایی خودت را در قفسِ کسانی که دوستشان نداری،زندانی کنی؛
از دوست داشتن که حرف می زنم چیزهای دیگری هم پشتِ سرش ردیف می شوند.
اعتماد،عدالت،مهربانی،توجه و خیلی از قشنگی هایِ دیگر موجب سبز شدنِ سبزه ی دوستی می شوند.
اینکه کسی باشد و با حرف هایش داغِ دلت را خنک کند،
با چشم هایش دلیلِ زندگی را یادآوری کند
و در باغچه ی دلت دانه ی خنده بکارد خیلی هم خوب است.
اما خوب تر آن است که اجباری در کار نباشد.
"من #دوستت_دارم بی آنکه از تنها شدن بترسم".
ما به دوست داشتنِ آدم های #اجباری محکوم نیستیم.


#هانیه_عابدینی
دیدگاه ها (۱)

خنده ام میگرد وقتی حرف از #عشق میزنیدعشق هایی که دوام آن به ...

فهمیدم برای عزیزِ کسی شدن، نباید خودمو به این در و اون در بز...

#معشوقه جان !ما نسل عاشق های سوخته ایم وقتی همه چیزمان مجازی...

این #ساده لوحی که می بینیسال ها خیال می کردآدم ها با حرف بچه...

با کسی نباش که هر لحظه مجبور باشی خودت را به هر اجباری لای ل...

با کسی نباش که هر لحظه مجبور باشی خودت را به هر اجباری لای ل...

با کسی نباش که هر لحظه مجبور باشی خودت را به هر اجباری لای ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط