من که کاری به کار کسی نداشتم

من که کاری به کار کسی نداشتم!
انتهای خیابان پاییز نشسته بودم
شعرم را مینوشتم...
از راه که رسیدی
اصلا مشخص بود
با قصد و ‌غرض آمده‌ای!
حالا خوب شد؟
عاشقت شدم...
راحت شدی؟!

#مریم_قهرمانلو
دیدگاه ها (۱)

باران هم که نبارد،چشمهای تو اینجاستچه در شعرچه نقاشی،تهران ی...

زبَس نِشستـم و با شب حـَدیث غـم گُفتم،زِ غُصه رنگ من و رنگ ش...

خواب بدی دیده ام... خواب دیدم آمدی و من نمیخواهمت... #ماریا...

من پریشان تر از آنمکه تـو میپنداریشده آیا ته یک شعـر.... ترک...

فرار من

فرار من

#Gentlemans_husband#season_Third#part_241کنجکاو بهم زل زد_کج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط