سالام سالام اومدم با مارت جدید
سالام سالام اومدم با مارت جدید
نمیدونم چی بنویسم هیچ ایده ای ندارم هر چی به دستم بیاد مینویسم
ا/ت: اصلا......نباید دو تا دختر خوشگل مثل ما رو گروگان بگیری
سانزو : برو بابا بهت گفتیم خوشگل جوگیر نشو اصلا انگاری باید تورو اول بکشم اینو میخوای نه
ا/ت: گوه خوردم......هق......غلط.....هق ک..کردم مو صورتی تورو خدا ولمون کن بریم
سانزو : حالا شد خوبه التماسم کن خودشم من اسم دارم اسمم مو صورتی نیست اسمم سانزوعه خب حالا تکرار کن بگو سانزو
* در باز شد
از زبان ا/ت
یه پسره با موهای سفید اومد تو خیلی کراشش بود قشنگ بود
؟؟؟؟ : خب سانزو اینارو میگفتی گروگان گرفتی
سانزو : بله رئیس البته یکیش اضافست
؟؟؟؟ : خب بکشش
ا/ت : هوی هوی اون مو صورتیه کافی نبود تو مو سفیده هم اضافه شدی ما هیچ کدوممون اضافه نیست اگه اضافی هستیم هم ولمون کنید بریم چرا اذیت میکنید
؟؟؟؟ : اولن اسمم مایکیه نه مو سفید دومن اسم اونم سانزوعه سومن شوما گروگان های سانزو هستید و هر کاری بخواد میتونه باهاتون بکنه تا وقتی که من بگم ولتون کنه
ا/ت : آها فهمیدم اسم تو مو سفیده اسم اونم مو صورتی حالا یه سوال چرا دهن من بازه دهن دوستم باز نیست ؟
* مایکی محکم چونه شما رو گرفت تا شما به چشماش نگاه کنید
مایکی : ببین کوچولو اسمامون رو درست بگو و کستاخ هم نشو هر چقدر درست رفتار کنی اونقدر باهات خوب رفتار میکنیم خودشم به تو هیچ ربطی نداره که دهن کدومتون بازه دهن کدومتون بستس حالت بگو ببینم شیرفهم شد
ا/ت : ب...ب..بله حالا میشه چونم رو ول کنی خیلی درد داره
* مایکی چونه ی ا/ت رو ول کرد و رفت سمت در
مایکی : سانزو یه کارو کن درست با ما رفتار کنه
سانزو : چشم رئیس
* مایکی رفت
سانزو : خی فکر کنم حالا فهمیده باشی چون جلو رئیسم اینجوری رفتار کردی تنبیه داری
از زبان ا/ت
وای خدا یعنی میخواد چیکار کنه اسلحه ی روی میز رو پر گلوله کرد یعنی میخواد چیکار کنه دیگه تحمل نمیتونم بکنم چشمام رو میبندم قطعا قراره شلیک کنه به من خدایا دادم میام پیشت
بنگ بنگ
و..............
ادامه پارت بعدی😂😊
نمیدونم چی بنویسم هیچ ایده ای ندارم هر چی به دستم بیاد مینویسم
ا/ت: اصلا......نباید دو تا دختر خوشگل مثل ما رو گروگان بگیری
سانزو : برو بابا بهت گفتیم خوشگل جوگیر نشو اصلا انگاری باید تورو اول بکشم اینو میخوای نه
ا/ت: گوه خوردم......هق......غلط.....هق ک..کردم مو صورتی تورو خدا ولمون کن بریم
سانزو : حالا شد خوبه التماسم کن خودشم من اسم دارم اسمم مو صورتی نیست اسمم سانزوعه خب حالا تکرار کن بگو سانزو
* در باز شد
از زبان ا/ت
یه پسره با موهای سفید اومد تو خیلی کراشش بود قشنگ بود
؟؟؟؟ : خب سانزو اینارو میگفتی گروگان گرفتی
سانزو : بله رئیس البته یکیش اضافست
؟؟؟؟ : خب بکشش
ا/ت : هوی هوی اون مو صورتیه کافی نبود تو مو سفیده هم اضافه شدی ما هیچ کدوممون اضافه نیست اگه اضافی هستیم هم ولمون کنید بریم چرا اذیت میکنید
؟؟؟؟ : اولن اسمم مایکیه نه مو سفید دومن اسم اونم سانزوعه سومن شوما گروگان های سانزو هستید و هر کاری بخواد میتونه باهاتون بکنه تا وقتی که من بگم ولتون کنه
ا/ت : آها فهمیدم اسم تو مو سفیده اسم اونم مو صورتی حالا یه سوال چرا دهن من بازه دهن دوستم باز نیست ؟
* مایکی محکم چونه شما رو گرفت تا شما به چشماش نگاه کنید
مایکی : ببین کوچولو اسمامون رو درست بگو و کستاخ هم نشو هر چقدر درست رفتار کنی اونقدر باهات خوب رفتار میکنیم خودشم به تو هیچ ربطی نداره که دهن کدومتون بازه دهن کدومتون بستس حالت بگو ببینم شیرفهم شد
ا/ت : ب...ب..بله حالا میشه چونم رو ول کنی خیلی درد داره
* مایکی چونه ی ا/ت رو ول کرد و رفت سمت در
مایکی : سانزو یه کارو کن درست با ما رفتار کنه
سانزو : چشم رئیس
* مایکی رفت
سانزو : خی فکر کنم حالا فهمیده باشی چون جلو رئیسم اینجوری رفتار کردی تنبیه داری
از زبان ا/ت
وای خدا یعنی میخواد چیکار کنه اسلحه ی روی میز رو پر گلوله کرد یعنی میخواد چیکار کنه دیگه تحمل نمیتونم بکنم چشمام رو میبندم قطعا قراره شلیک کنه به من خدایا دادم میام پیشت
بنگ بنگ
و..............
ادامه پارت بعدی😂😊
۱۲.۸k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.