بریم که خودمم نمیدونم قراره چی بنویسم
بریم که خودمم نمیدونم قراره چی بنویسم
از زبان ا/ت
وای نه خب بهتره اول از جاهایی که امیلی دوست داشت بره رو ببینم و.......خونسردی خودم رو حفظ کنم
اول از کوچه ی بغلی مدرسه شروع کنم چون امیلی عاشق گربه های اون کوچه هست
* ا/ت رسید به کوچه بغلی مدرسه
یه صدایی میاد
؟؟؟؟ = چه پیشیه نازی
چی این صدای امیلی هستش بزار ببینم
* رفتن تو کوچه
؟؟؟؟ = بالاخره گرفتم تورو پیشی کوچولو
وای نه نه الان چه خاکی بریزم تو سرم وای نه دستامو بست دارم......د...دارم......از.....حال.........می...میر....م
* ا/ت به هوش اومد
اینجا کجاست دستام بستس دهنمم پاهامم وای سرم خیلی در ها اون کیه اونجا وایسا اون......چقدر نه امیلی هستش وای اونم اینجاست اونم گیر افتاده در باز شد خدایا کمک موهاش......موهاش صورتیه این همون......همونی.....نیست که عضو گروه بونتنه کمکم کن خدا داره میاد نزدیک اینا سابقه ی همه چیز دارن تجاوز ...قتل همه چیز معلوم نیست با ما میخوان چیکار کنن خدا خودت همین الان منو بکش
سانزو : اوف نگاه اینجا چی داریم یه داف کوچولو که کلی وقته از مدرسه در اومدنی دنبالش بودم با بهترین دوستش.......البته دوستش اضافی هستش اول بکشمش
ا/ت : ه.......ی.........م........ممم
سانزو : نمیفهمم بزار دهنتو باز کنم
ا/ت : مو صورتی تورو خدا.......هق.....ه.......دوستم رو نکش اونو ولش کن .......هق.....قول میدم هر کاری بخوای بکنم .......هق ....قول میدم
سانزو
از زبان ا/ت
وای نه خب بهتره اول از جاهایی که امیلی دوست داشت بره رو ببینم و.......خونسردی خودم رو حفظ کنم
اول از کوچه ی بغلی مدرسه شروع کنم چون امیلی عاشق گربه های اون کوچه هست
* ا/ت رسید به کوچه بغلی مدرسه
یه صدایی میاد
؟؟؟؟ = چه پیشیه نازی
چی این صدای امیلی هستش بزار ببینم
* رفتن تو کوچه
؟؟؟؟ = بالاخره گرفتم تورو پیشی کوچولو
وای نه نه الان چه خاکی بریزم تو سرم وای نه دستامو بست دارم......د...دارم......از.....حال.........می...میر....م
* ا/ت به هوش اومد
اینجا کجاست دستام بستس دهنمم پاهامم وای سرم خیلی در ها اون کیه اونجا وایسا اون......چقدر نه امیلی هستش وای اونم اینجاست اونم گیر افتاده در باز شد خدایا کمک موهاش......موهاش صورتیه این همون......همونی.....نیست که عضو گروه بونتنه کمکم کن خدا داره میاد نزدیک اینا سابقه ی همه چیز دارن تجاوز ...قتل همه چیز معلوم نیست با ما میخوان چیکار کنن خدا خودت همین الان منو بکش
سانزو : اوف نگاه اینجا چی داریم یه داف کوچولو که کلی وقته از مدرسه در اومدنی دنبالش بودم با بهترین دوستش.......البته دوستش اضافی هستش اول بکشمش
ا/ت : ه.......ی.........م........ممم
سانزو : نمیفهمم بزار دهنتو باز کنم
ا/ت : مو صورتی تورو خدا.......هق.....ه.......دوستم رو نکش اونو ولش کن .......هق.....قول میدم هر کاری بخوای بکنم .......هق ....قول میدم
سانزو
۱۰.۰k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.