انگشتهای دستمان

انگشتهای دستمان
یکی کوچک، یکی بزرگ
یکی بلند و یکی کوتاه
یکی قوی و یکی ضعیف
اما هیچکدام دیگری را مسخره نمیکنند
هیچکدام دیگری را له نمیکند
و هیچکدام برای دیگری تعظیم نمیکند
آنها کنار هم یک دست میشوند و کار میکنند
گاه ما انسانها اگر از کسی بالاتر بودیم لهش میکنیم و اگر از کسی پایینتر بودیم او را میپرستیم
شاید به خاطر همینکه یادمان باشد نه کسی بنده ماست نه کسی خدای ما، خداوند انگشت ها را اینگونه آفرید
با هم باشیم و کنار هم
آنگاه لذت یک دست بودن را میفهمیم…
دیدگاه ها (۹)

جاده زندگی من!به کجا میبریم؟لحظه ای صبر که اندک نظری هست مرا...

بارانِ دلتنگیِ منکاسه یِ چشمم خیس کرددر بیقراری هستم وعقلم گ...

در حال دوست داشتن تواَممثل پیچک بی دیوارمثل دُرنای بی جفتمثل...

مثل عکاســی ماهر نگاهت میکنم…از نزدیک ترین زاویه ممکن،و سرت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط