آرزوی مرگ کردن چاره ی کارش بود

‌ آرزوی مرگ کردن چاره ی کارش بود
سائلی که دست خالی میرود از محضرش
چهارده قرن است دارد رزق ما را میدهد
با همان یک مرتبه بخشیدن انگشترش

شاعر: #علی_اکبر_لطیفیان

#یا_امیر_المومنین
دیدگاه ها (۳)

دیدن خورشید از نزدیک باور کردنی نیست؟!من شما را در خیالم میک...

بیا و بیدارمان کن...بیا و هوشیارمان کن...بیا و همه جهانیان ر...

تو از قبیله ی آبی و برتر از دریاشبیه و مثل تو هرگز نیامده دن...

گر بیایی دهمت جانو نیایی کشدم غممن که بایست بمیرم! چه بیایی ...

#عشق_بی_رحمات:ایزول بودتهیونگ:پس کار ایزول بود....چی کارش کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط