مینویسم یک غزل وزن و ردیفش چشم تو

مینویسم یک غزل ، وزن و ردیفش چشم تو
قافیه ، موضوع و احساس لطیفش چشم تو

مینویسم از تصادف کردنت با قلب خود
مینویسم باعث نبض ضعیفش چشم تو

مینویسم اعتراف از دل که خونم ریخته 
حس شور انگیز اقدام کثیفش چشم تو
مینویسم یک تفاهم نامه بین عقل و دل
نکته سنگین و حساس و ظریفش چشم تو

مینویسم یک کتاب آسمانی بعد از این
وصف چشمان تو و نام شریفش چشم تو
#عاشقانه_ای_به_وقت_دلتنگی
دیدگاه ها (۵)

ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی که چشمش وقت گل چیدن ...

آنچنان زیبا تومیخندی که جادو میشوممثل یک کودک دمادم پر هیاهو...

عقل تکرار را نمی پذیرد ، اما احساس آریطبیعت نیز دوستدار تکرا...

هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانمپرم از حس دلگیری که نامش ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط