خواستم در بکنم سیزدهم را ناگه
خواستم در بکنم سیزدهم را، ناگه...
روسری از سر تو وا شد و بیچاره شدم
دست در سبزه و چشمم پی چشمان تو بود
گره زلف تو را دیدم و آواره شدم...!
روسری از سر تو وا شد و بیچاره شدم
دست در سبزه و چشمم پی چشمان تو بود
گره زلف تو را دیدم و آواره شدم...!
- ۹۳۶
- ۱۲ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط