خواستم در بکنم سیزدهم را ناگه

‏خواستم در بکنم سیزدهم را، ناگه...
‏روسری از سر تو وا شد و بیچاره شدم

‏دست در سبزه و چشمم پی چشمان تو بود
‏گره زلف تو را دیدم و آواره شدم...!
دیدگاه ها (۳)

دروغ سیزده تو این باشد که "دوستم داری"!و دروغ سیزده من هم ای...

جای یک برادر خوب را هیچکس دیگر نمی‌تواند پر کند! برادر بی‌هم...

دلت که گیـر باشد؛خرافاتی هم می‌شوی ...سبـزه که هیچ؛زمین و زم...

گریه کار کمی ست برای توصیف رفتنت ,دارم به رفتار پر شکوهی...

دست هایت #روسری را از وسط تا می کنداین مثلث در مربع سخت #غوغ...

💐🍃🌿🌸🍃🌼💖تا نگهبانان ابرو دستشان بر خنجر است فتح چشمان قشنگت م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط