در بلندای سکوتمجایی برای حرف نیست

در بلندای سکوتم...جایی برای حرف نیست
در شب تتیره و تارم...جایی برای ماه نیست
در مرگ سنگینم....جایی برای زندگی نیست
زبانم بند آمد...چیزی برای گفتن نیست #دلنوشته_های_یک_جادوگر
دیدگاه ها (۱)

ملتفتی ک؟

بدون شرح.....

در آن ملکوت سکوت چهره ایپدید آمد...از او ترسیدم..فهمیدم خودم...

+کجایی..._توزندان خودم...+حالا کی آزاد میشی؟!_زمانی که دستم ...

✨امید فاطمه‌سلام‌الله‌علیها‌سـ🌹ـلام‌‌ ♥️هر عاشقی که لایق وص...

بشخصه عاشق صداش شدم🤞چه زیبا گفت سهراب سپهری "مرگ پایان کبوتر...

دفتر خاطراتم حرف های زیادی برای گفتن دارد هر چه زبانم نتوانس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط