دستش را گرفته ای:)
دستش را گرفته ای:)
میان جمعیت نگاهت میکند
دستت را میفشارد...
میگوید
چقدر لباس مشکی به چشمانت می آید
راست میگوید
نگاهش میکنی
چشمانت را میبندی و
میخندی برایش
یک نفر
از آنسوی خیابان
لا به لای همان جمعیت
نگاهتان میکند
و هم صدا با گریه ی عزاداران
زیرِ گریه میزند...!
میان جمعیت نگاهت میکند
دستت را میفشارد...
میگوید
چقدر لباس مشکی به چشمانت می آید
راست میگوید
نگاهش میکنی
چشمانت را میبندی و
میخندی برایش
یک نفر
از آنسوی خیابان
لا به لای همان جمعیت
نگاهتان میکند
و هم صدا با گریه ی عزاداران
زیرِ گریه میزند...!
۳۳۹
۰۳ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.