اجباری اما شیرین

پارت : سی هفتم
رزی : اونا رو نگاه کن کوک زنش
جنی : کوک لیسا
رزی : آره این دختره رفیق آت بود تو دانشگاه
جنی : اوم اگر زن کوک نمی شود ممکن بود باهم دوستی زیادی داشت باشیم
رزی : بهتر که شد
جنی : چرا ؟
رزی : چون من خواهر خوشگل جذاب مو فقدر برای خودم می خوام
جنی : عرررر
رزی : گوشیت می‌ زنگ
جنی : آره تهیونگ
تهیونگ : سلام خوبی ؟
جنی : سلم مرسی تو خوبی لیا خوب
تهیونگ : بله پرنسس لیا خوبن
جنی : جانم کاری داشتی ؟
تهیونگ : میگم که کار تون تمام شد
جنی : آره
تهیونگ : میگم میاید بریم یک دور بزنیم ؟
جنی : آره
تهیونگ : اوکی پس لوکیشن جای که هستید بد بیایم دنبال تون
جنی : اوکی بای
تهیونگ : بای
رزی : چی گفتن !
جنی : هیچی گفتن منتظر باشیم بیان بریم یک دوری بزنیم
رزی : اوکی
جنی : اون ور نگاه اونا بچه های دانشگاه نیستن ؟
رزی : آره کای داره دستش
جنی : دارن میان سمت ما
کای : اینجا رو ببین دوتا از لیدی های محبوب دانشگاه
جنی : برو رد کارت
کای : هیچ وقت نفهمیدم که چرا دوتا تون از دانشگاه رفتین
رزی : میشه برید
کای : بیب بد این همه وقت خوش حال نشدی از دیدنم
تهیونگ : دخترا
جنی : عزیزم بریم ؟
تهیونگ : اتفاقی افتاد
جنی : نه
رزی : اوکی خوشحال شدم ما میریم
جیمین‌ : شما برید من با آقا یون کار دارم

رزی : اوکی
تهیونگ : این پسرا کی بدون ؟
جنی : هم کلاسی هامون
تهیونگ : اوکی دخترا برید ماشین اونجاست
پیش جیمین
جیمین : بهت هشدار دادم که نزدیک نه شی
کای : خوب
جیمین : ببین مراقب خودت باش میام بالا سرت
کای : ...
تهیونگ : جیمین چی شد !
جیمین : دارم به آقایون یک هشدار می دم
تهیونگ : بیابریم
تو ماشین
جیمین : خوب دخترا کجا بریم ؟
رزی : من گشنممممم
جیمین : بریم یک چیزی بخوریم بیبی ام گشنه ش
تهیونگ : خدایا شفا
جنی : بریم بیبی آت نمیره
رزی : اونی ....
♡
#ایو #رزی #جیسو #لالیسا #جنی #بلک_پینک
#جمین #نامجون #جین #کوکی #تهیونک #شوگا #جیهوپ #بی_تی_اس
#ایتیزی #و_ه_مای_گرل
#اورلگو #اکسو #تی_اکس_تی #پنت_هاوس #دبلیو #زیبای_حقیقی #اجوشی_من #روباه_نه_دم #ویرانگر_در_خدمت_شماست #عاشقان_ماه #گل_برفی #کمپانی
#فیک
#جیمین
#بی_تی_اس
#کیپاپ
#تهنی
#لیزکوک
#جینسو
#رزمین
#جیرز
#بلگتن
#شیپ
#رمان
#ونشات
#اصمات
#تهیونگ
#کوک