ات و تودوروکی پارت
ا~ت و تودوروکی پارت ۲۲
{پسره از کنار ا~ت میگذره و از پنجره میره}
شوتو « ا~ت خوبی باید جلوی خون ریزی رو بگیریم »
شوتو « باند و کرم داری »
{ا~ت با انگشت اشاره اش ب کشوی میزه اش اشاره میکنه}
{شوتو میره و بازش میکنه و باند و کرم رو بر میداره}
{شوتو از جیبش ی دستمال بر میداره و خونو پاک میکنه و کرم رو روی زخم میزنه}
ا~ت « اخخخخخ »
شوتو « ببخشید »
{بعدش باند رو دوره گردنش میبنده}
شوتو « من میرم ب بقیه بگم پس تو این جا بمون »
ا~ت « نمیخوای بپرسی که کیه یا چرا گفتم که بزاری بره »
شوتو « خب هر موقع ک خواستی بگو »
{ا~ت اشکاش جاری میشه}
ا~ت « الان میخوام بگم »
{پسره از کنار ا~ت میگذره و از پنجره میره}
شوتو « ا~ت خوبی باید جلوی خون ریزی رو بگیریم »
شوتو « باند و کرم داری »
{ا~ت با انگشت اشاره اش ب کشوی میزه اش اشاره میکنه}
{شوتو میره و بازش میکنه و باند و کرم رو بر میداره}
{شوتو از جیبش ی دستمال بر میداره و خونو پاک میکنه و کرم رو روی زخم میزنه}
ا~ت « اخخخخخ »
شوتو « ببخشید »
{بعدش باند رو دوره گردنش میبنده}
شوتو « من میرم ب بقیه بگم پس تو این جا بمون »
ا~ت « نمیخوای بپرسی که کیه یا چرا گفتم که بزاری بره »
شوتو « خب هر موقع ک خواستی بگو »
{ا~ت اشکاش جاری میشه}
ا~ت « الان میخوام بگم »
- ۳.۵k
- ۱۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط