دورت حصار می کشم از ترس دیدنت

دورت حصار می کشم از ترس دیدنت
می ترسم از کسی که بیاید به چیدنت

ای شاپرک بمان که به بال تو خیره اند
زیبا تر است  از  همه  دنیا  ، پریدنت

می ترسم از بلا که جهان شور چشم بود
می میرم از شکستن بال و خزیدنت

چون آفتابی و به تو دل بسته ام فقط
من گرم می شوم به نگاه و دمیدنت

گاهی نسیم می وزد ، احساس می کنم
عطر شکوفه می دمد از شاخه ی تنت

آغوش بی هوا به هوایت گشوده ام
اما ...  محال بود عزیزم  !  رسیدنت

#سیدجلیل_سیدهاشمی



@atashkadeazaran
دیدگاه ها (۴)

زیارت ارباب همین آرزومههمینه مسیرمحسینی بمونمحسینی بمیرم...

#استوری | #سقای_اربعینتشنگی راه را تحمل می‌کنیچراکه می‌دانیت...

حتماً ببینید

می روم، آن روز بارانی ،فراموشم که نیستموج در دریای توفانی ، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط