آنچه بر شانه های این قوم می رود
آنچه بر شانههای این قوم میرود
استخوانهای خشکیده من است
وامانده از
هجوم کرکسها!
گفتند:
دریغشان میآید
مشت خاکی
که بعد از مرگ
اندام برهنه ام را بپوشاند
گفتند:
از آب و باد و آفتاب
محرومم میکنند
و ندانستند
نخواستند بدانند
آفتابی بود
آنچه سالیان سال
بر شانهها و دستهایشان میرفت
#آرزو_نوری
استخوانهای خشکیده من است
وامانده از
هجوم کرکسها!
گفتند:
دریغشان میآید
مشت خاکی
که بعد از مرگ
اندام برهنه ام را بپوشاند
گفتند:
از آب و باد و آفتاب
محرومم میکنند
و ندانستند
نخواستند بدانند
آفتابی بود
آنچه سالیان سال
بر شانهها و دستهایشان میرفت
#آرزو_نوری
۱.۲k
۰۸ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.