من گمان می کردم دوستی همچون سروی سرسبز چارفصلش همه آراستگی ست من چه می دانستم هیبت باد زمستانی هست... من چه می دانستم سبزه می پژمرد از بی آبی... سبزه یخ می زند از سردی دِی ِمن چه می دانستم دل هر کس دل نیست ...
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.