شیر🦁 و رفیقاش داشتن خوش میگذروندن یه دفه شیر ساعتشو نگاه
شیر🦁 و رفیقاش داشتن خوش میگذروندن یه دفه شیر ساعتشو نگاه میکنه
میگه : ای وای ساعت ۱۱شد باید برم زنم خونه منتظره..
گاو 🐮پوزخندی میزنه میگه: زن ذلیلو نیگا
ادعاتم میشه که سلطان جنگلی
شیر🦁 لبخند تلخی میزنه میگه: توی خونه یه شیر منتظرمه، نه یه گاو 🐮
به سلامتی همه ی اونایی که يه شیر🦁تو زندگيشون دارن 😉
میگه : ای وای ساعت ۱۱شد باید برم زنم خونه منتظره..
گاو 🐮پوزخندی میزنه میگه: زن ذلیلو نیگا
ادعاتم میشه که سلطان جنگلی
شیر🦁 لبخند تلخی میزنه میگه: توی خونه یه شیر منتظرمه، نه یه گاو 🐮
به سلامتی همه ی اونایی که يه شیر🦁تو زندگيشون دارن 😉
۶.۳k
۲۴ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.