این پاییز

این #پاییز
فقط #من و #تو را کم داشت
زیر یک باران
که من #تو را نفس بکشم
و تو مرا درجیب هایت پنهان کنی
قبل از دیدار اتفاقی تو
قبل از سلام بی قرار من
تمام قرارها اتفاقی بود
و حالا
تک تک برگ های زرد
پاییز را ورق می زنند
تا شاید آن لحظه های بی هوا
دوباره به یادش بیاورد
که چقدر
من و تو را کم داشت

نیلوفر_لاری_پور
از کتاب : من یهودا نبودم
نشر_فصل_پنجم
دیدگاه ها (۱)

📻 متن خوانی_رادیو_هفتآرزوهای دست نیافتنی، گاهی در همین نزدی...

با چشم های خیسهرآنچه هست را دو تا میبینم تو را که نیستیهر پل...

| چهار فصل زندگی |میدانی در زندگی گاهی میتوانی سال های سال ک...

برشی_از_یک_کتاب ضبط روشنه و خواننده داره می خونه: بگو در شبا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط