فن فیک جیمین ازدواج اجباری پارت ۸
فن فیک جیمین ازدواج اجباری پارت ۸
گفتم باشه رفتم پیشش خوابیدم نمیدونم چی شد ولیدست خودم نبود که رومو کردم به جیمین و لبامو کوبوندم روی لباش جیمین خودش توی شک بود بعد از ۲۰ مین لباشو ول کردم جیمین افرین میبینم که بلدی گفتم دیگه پرو نشو رومو کردم اون طرف و خوابیدم
صبح شد رفتم اتاقم خودم دوش ۱۰ مینی گرفتم و لباسامو پوشیدم و رفتم که صبحانه بخورم صبحانم تموم شد که جیمین گفت برو آماده شو که میخواهیم بریم خرید عروسی
ا.ت:باشه رفتم بالا لباسامو پوشیدم و با جیمین سوار ماشین شدیم و رفتیم اول رفتیم برای من لباس عروس بخریم رفتیم اولین مغازه دقیقا او مدل لباس عروسی که دوست داشتم رو داشت به جیمین گفتم و رفتیم داخل مغازه
جیمین:سلام ببخشید میخواستیم این لباس رو پرو کنیم
فروشنده:سلام بله بفرمایید اتفاقا از اون ست داماد روهم داریم
ا.ت:چه بهتر
رفتیم توی اتاق پرو های جدا لباس رو پوشیدیم
جیمین:منتظر ا.ت بودم که امد وایی انگار داشتم فرشته میدیدم خیلی خوشگل شده بود همینو پسند کردیم و خریدیمش
دو ساعت بعد
خرید عروسی تموم شد و رفتیم خونه وقت ناهار بود رفتیم لباسامونو عوض کردیم و امدیم ناهار خوردیم
جیمین:خانومم فردا عروسیمونه امشب پیش خودم بخواب که باهم بیدار شیم
ا.ت:باشه مشکلی نیست
پرش به صبح روز عروسی
جیمین:ا.ت پاشو ساعت شیشه میکاپ کار ها منتظرتن
ا.ت:با صدای جیمین بیدار شدم رفتم دوش ۱۰ مینی گرفتم و........... ادامشو الان میزارم
گفتم باشه رفتم پیشش خوابیدم نمیدونم چی شد ولیدست خودم نبود که رومو کردم به جیمین و لبامو کوبوندم روی لباش جیمین خودش توی شک بود بعد از ۲۰ مین لباشو ول کردم جیمین افرین میبینم که بلدی گفتم دیگه پرو نشو رومو کردم اون طرف و خوابیدم
صبح شد رفتم اتاقم خودم دوش ۱۰ مینی گرفتم و لباسامو پوشیدم و رفتم که صبحانه بخورم صبحانم تموم شد که جیمین گفت برو آماده شو که میخواهیم بریم خرید عروسی
ا.ت:باشه رفتم بالا لباسامو پوشیدم و با جیمین سوار ماشین شدیم و رفتیم اول رفتیم برای من لباس عروس بخریم رفتیم اولین مغازه دقیقا او مدل لباس عروسی که دوست داشتم رو داشت به جیمین گفتم و رفتیم داخل مغازه
جیمین:سلام ببخشید میخواستیم این لباس رو پرو کنیم
فروشنده:سلام بله بفرمایید اتفاقا از اون ست داماد روهم داریم
ا.ت:چه بهتر
رفتیم توی اتاق پرو های جدا لباس رو پوشیدیم
جیمین:منتظر ا.ت بودم که امد وایی انگار داشتم فرشته میدیدم خیلی خوشگل شده بود همینو پسند کردیم و خریدیمش
دو ساعت بعد
خرید عروسی تموم شد و رفتیم خونه وقت ناهار بود رفتیم لباسامونو عوض کردیم و امدیم ناهار خوردیم
جیمین:خانومم فردا عروسیمونه امشب پیش خودم بخواب که باهم بیدار شیم
ا.ت:باشه مشکلی نیست
پرش به صبح روز عروسی
جیمین:ا.ت پاشو ساعت شیشه میکاپ کار ها منتظرتن
ا.ت:با صدای جیمین بیدار شدم رفتم دوش ۱۰ مینی گرفتم و........... ادامشو الان میزارم
۴.۱k
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.