فن فیک جیمین ازدواج اجبار پارت

فن فیک جیمین ازدواج اجبارى پارت ۹

دوش ۱۰مینی گرفتم رفتم پایین میکاپ آرتیست ها منتظرم بودن رفتم نشستم ۳ ساعت بعد
کارم تموم شد
جیمین:خواستم برم ا.ت رو ببینم که جنگکوک و شوگا نزاشتن جلوم رو گرفتم گفتن این به رسمه بعد ۱۰ دقیقه گذاشتن زنمو ببینم وایی خیلی خوشگل شده بود دست گل رو بهش دادم دستش رو گرفتم رفتیم توی ماشین رسیدیم تالار
وقتی وارد شدیم همه گل ریختن رومون
رفتیم وایسادیم عاقد خانم کیم ا.ت ایا بنده وکیلم شمارا به عقد آقای پارک جیمین در آورم
ا.ت:بله
همه میگفتن همو ببوسین جیمین کمرم رو گرفت و لباشو گذاشت روی لبام همه جیغ
پرش بعد عروسی
رسیدیم خونه خیلی خسته بودم
جیمین:ا.ت میدونی بعد عروسی چکار میکنیم
ا.ت:میریم میخوابیم
جیمین:خودتو به اون راه نزن
ا.ت:جیمین میشه نکنی لطفا من میترسم
جیمین:تا وقتی که من کنارتم به هیچ عنوان نترس
ا.ت:قول میزی آرون باشی
جیمین:اره قول میدم .......... ادامش رو الان میزارم
دیدگاه ها (۱)

فن فیک جیمین ازدواج اجبارى پارت۱۰گفت قول میدم رفتیم توی اتاق...

فن فیک جیمین ازدواج اجباری پارت۱۱بعدش رفتیم خوابیدیم صبح از ...

😀😀🤘🏻🤘🏻

فن فیک جیمین ازدواج اجباری پارت ۸گفتم باشه رفتم پیشش خوابیدم...

: دختر خاله تهیونگ با صدای بلند خندید و گفت اینو از تو سطل ا...

پارت 13 دیدم.... چند تا دختر روبه روم وایستادن یه دونه از او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط