معلمم گفت: زندگی را تعریف کن
معلمم گفت: زندگی را تعریف کن
گفتم زندگی تعریف کردنی نیست!
ناراحت شد و نمره ام را صفر داد
سالها بعد که او را دیدم، پیر شده بود و عصا به دست راه می رفت ...
جلو رفتم و گفتم: زندگی را تعریف کن، آرام خندید
گفتم زندگی تعریف کردنی نیست!
ناراحت شد و نمره ام را صفر داد
سالها بعد که او را دیدم، پیر شده بود و عصا به دست راه می رفت ...
جلو رفتم و گفتم: زندگی را تعریف کن، آرام خندید
۷۷۸
۱۳ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.