نظر آوردم و بردم

نظر آوردم و بردم
که وجودی به تو ماند
همه اسمند و تو جسمی
همه جسمند و تو جانی


#سعدی
دیدگاه ها (۱)

من چنانمحو سخن گفتن گرمت بودمکه تو از هر چه که دم میزدی آن د...

ای کـاش دلـم پنجـره ای دیگر داشت،ای کـاشدلـم فقط شقـایق می ک...

آن هنگام که خواهان عشق‌ اَند زیباترین واژه ها را می‌آورند بر...

مرهمِ جانِ خستگان ، لعلِ حیات بخشِ تو ...دامِ دلِ شکستگان طر...

هم روحی ، هم جسمی ، هم جانی !بدرک هرکه حسادت کرد ،،تو نیمه‌گ...

مرا خود با تو سری در میان هست و گرنه روی زیبا در جهان هست وج...

اونجا که سعدی میگه:دیگران، چون بروند از نظر، از دل بروند.. ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط