از مراسم عروسی یکی از آشنایان برگشتم و یکراست رفتم سر خا

💢از مراسم عروسی یکی از آشنایان برگشتم و یکراست رفتم سر خاک رامین. اعتقاد داشتم که شهید زنده است و صدایم را می شنود : « قراره عروس و داماد برای ماه عسل برن مشهد. راستی سالگرد ازدواج خودمون هم هست. یادته ؟ کادو چی می خوای  بدی ؟ ... » . این ها را گفتم و آرام آرام اشک ریختم . 

🔹بعد از اینکه سبک شدم از رامین خداحافظی کردم و رفتم خانه. شب به خوابم آمد .در حالی که دو قطعه کاغذ توی دست داشت ، شاد نگاهم کرد : « من شما دو تا رو می فرستم مشهد » ! وسط روز داشتم به خواب شب گذشته فکر می کردم که تلفن ام زنگ خورد. از اداره بود : « داریم خانواده شهدا رو می بریم مشهد. برای شما و آقا امیر علی هم جا رزرو کردیم ... »

🔹شهید مدافع وطن رامین معصومی در تاریخ ۱۴اردیبهشت ۹۱ فرهنگ مرزی سردشت با گلوله اشرار به شهادت رسید.


#ناجا
#نوپو
#ارتش
#سپاه
#شهید
#شهادت
#ایثار
#شهادت
#ناجا
#ارتش
#سپاه
#شهید
#ایثار
#کشور_ایران
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید
دیدگاه ها (۲)

اکبر سه ساله بود که پدرمان به رحمت خدا رفت  . او از همان زما...

پدرم بیشتر مال مردم بود تا مال ما ، همیشه با مادرم تنها بودی...

به یاد سرداران شهید حاج محمد ناظریو حاج احمد مایلی

💢 شهادت افسر پلیس در شب شهادت امام علی علیه السلام🔹افسر پلیس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط