تک پارتی از تهی
روی پاهاش نشستی،
ات: لطفا
ته: نه گفتم ک نمیشه،
ات: خواهش میکنم فقط همین یه بار
ته: ات گفتم ک نمیشه انقدر اسرار نکن،
معلوم بود اجازه نمیدع ک با دوستات بری بار،
ولی با فکری ک ب سرت زد یک درصد احتمال دادی ک اجازه بده بری،
خیلی مظلوم توی چشماش زل زدی،
اونقدری بهش خیره شدی ک یه قطره اشک ع چشمات سر خورد روی. گونت،
ته: از دست تو باشه برو ولی باید زود برگردی،
ته: عاشقتم، یه بوس رو لپش گذاشتی و بلند شدی...
ات: لطفا
ته: نه گفتم ک نمیشه،
ات: خواهش میکنم فقط همین یه بار
ته: ات گفتم ک نمیشه انقدر اسرار نکن،
معلوم بود اجازه نمیدع ک با دوستات بری بار،
ولی با فکری ک ب سرت زد یک درصد احتمال دادی ک اجازه بده بری،
خیلی مظلوم توی چشماش زل زدی،
اونقدری بهش خیره شدی ک یه قطره اشک ع چشمات سر خورد روی. گونت،
ته: از دست تو باشه برو ولی باید زود برگردی،
ته: عاشقتم، یه بوس رو لپش گذاشتی و بلند شدی...
۲۵.۶k
۰۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.