تک پارتی از جیهوپ
چند روزی بود ک بهت توجه نمیکرد،
امروز برخلاف بقیه روزا خونه بود و نرفته بود کمپانی، رفتی و روبه روش نشستی،
یه دفعه نگاهت روی لباش ثابت موند، بعداز چند روز یکم شیطونی. بد نبود،
بلند شدی و جلوش خم شدی چند تا شیرینی از توی جعبه برداشتی،
زیر چشمی بهش نگاهی کردی، دقیقا ب. چاک سینت خیره بود، میدونستی نقطه ضعفش چیه، لبخندی از روی رضایت زدی و چند تا شرینی گذاشتی جلوش، خیلی عادی از کنارش رد شدی. ک دستاش دورت حله شد،
هوپی: بیبی نظرت چیه یکم شیطونی کنیم،
خنده ریزی کردی ب طرفش چرخیدی و لبات محکم کبوندی روی لباش......
امروز برخلاف بقیه روزا خونه بود و نرفته بود کمپانی، رفتی و روبه روش نشستی،
یه دفعه نگاهت روی لباش ثابت موند، بعداز چند روز یکم شیطونی. بد نبود،
بلند شدی و جلوش خم شدی چند تا شیرینی از توی جعبه برداشتی،
زیر چشمی بهش نگاهی کردی، دقیقا ب. چاک سینت خیره بود، میدونستی نقطه ضعفش چیه، لبخندی از روی رضایت زدی و چند تا شرینی گذاشتی جلوش، خیلی عادی از کنارش رد شدی. ک دستاش دورت حله شد،
هوپی: بیبی نظرت چیه یکم شیطونی کنیم،
خنده ریزی کردی ب طرفش چرخیدی و لبات محکم کبوندی روی لباش......
۳۱.۰k
۰۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.