یک روز می فهمی که عاقبت این تویی که برای خودت می مانی ...

یک روز می فهمی که عاقبت ، این تویی که برای خودت می مانی و آدم ها هرچقدر هم عزیز و هرچقدر هم نزدیک ؛ دنبالِ زندگی و آرزوهای خودشان می روند .
روزی به خودت می آیی ،
روزی که تارهای سفید موهایت در نبرد تن به تن با تارهای سیاه ، پیروز شده اند ،
و تو مانده ای و حسرتِ کارهایی که نکرده ای ، لذتی که نبرده ای و زمانی که برای خودت نگذاشته ای !
تو مانده ای و آرزوهایی که برای رسیدنشان دیر است ...
روزی تو پیر خواهی شد و این "برای دیگران بودن ها" و خودت را فراموش کردن ها ، حریفِ حسرت و بغض های شبانه ات نخواهند شد !
دیدگاه ها (۱۸)

.🍃❤️آدم‌ های امن، همان‌هایی هستند که همه چيز مي‌توانی بهشان ...

رویاها و هدف هات رو با خودکار بنویس.اما چگونگی رسیدن به اونه...

می‌کند آن خنده‌ات، صبحِ قشنگم را بخیر جان من لَختی ب...

گاهی باید ذهنمان‌مان را خالی کنیمگوشه‌ای بنشینیم ،و از رد شد...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

قهوه های جاویدان ☕ قسمت ۹ از آخرین باری که با او دعوا کرده ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط