گفتم خواهر حجابت چیزی نگفت

گفتم : خواهر حجابت ؟ چیزی نگفت …
دوباره گفتم : خواهرم حجابت ؟ برگشت گفت : چی ؟؟؟
گفتم: اِوااااااااااااااااا خاک بر سرم تو پسری مگه جیگر ؟
دیدگاه ها (۱۲)

پسره یه لشگر آبجى داره ﯾﻪ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و سوگلی ولی هنو...

خدایا... بابت آن روز که سرت داد کشیدم متاسفمـــــــــ... من ...

یک زن میتونه...

آدرس بدم تشریف بیارید یه چای دور هم بزنیم!!قلم کاغذ دستت باش...

یه نکته راجبه سوکوکو ببینین این داستان تخیولیه مثلا یهو گفتم...

خب یعنی چی؟من دارم هرکاری میکنم که اب تو دلتون تکون نخورعمن ...

رمان در میان موهای نقره ای«پارت اول»

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط