رومان مدیریت عشق پارت

رومان مدیریت عشق پارت 9
ستاره =
خب اینم از آب ما این الدنگ کوش الان مصاحبع شروع میشه اههه

حامیم = داشتم میرفتم که کسی دستمو گرفت برگشتمو نگاش کردم غزل بود
غزل _ وای حامیم عشقم سلام خوبی
حامیم _ دستمو ول کن غزل
غزل _ نه عزیزم همه باید منو تو رو باهم ببینن که بفهمن چقد همو دوست داریم
حامیم _ منو تو فقط دوستیم
غزل _ نه اینجوری نگو دلم میشکنه
حامیم _ من نمیخوام ناراحت بشی پس برو
غزل _ ببین بیبی من میرم سرویس آرایشمو تمدید کنم الان میام
حامیم _ فقط برو
ستاره = تصمیم گرفتم به این پلشت زنگ بزنم بعد دوبوق جواب داد:
ارکیده _ جونم سیسی
ستاره _ هوس مرگ کردی چرا نمیای
ارکیده _ ببخشید والا درگیره یه کله آناناسی بودم
ستاره _ چی میگی چی شده؟
ارکیده حالا وللش بهدا میگم
ستاره _ باشه فقط بدووو
ارکیده _ اوکی فعلا

ارکیده =
بعد از چند دقیقه رسیدمو با ستاره منتظر مندیم تا نوبتمون بشه دیگه جدی جدی داشت حوصلم سر میرفت که شخصی از اتاق در اومدو گفت که مشکلی پیش اومده ممکنه نوبتتون نشه به کارای مهتون برسین
ارکیده _ ای به خشکی شانس
ستاره _ نگوووووو حال ندارم فردا دوباره بیام
ارکیده _ بیا بریم یه چیزی بخوریم
ستاره _ باشع بریم
باهم رفتیمو دوتا بستنی گرفیتیمو نشستیم شروع بع خوردن کردیم
ستاره _ امممم خوشمزه است خوشم اومد
ارکیده _ آرهه

حامیم =
ای خدا این غزل هم بیخیال ما نمیشه
غزل _ عزیزم میخوای بریم یه چی بخوریم
حامیم _ غزل منو ببخش ولی من دوست دختر دارم
غزل _ واااا چرا دروغ میگی
حامیم _ نه واقیه من همینجا باهاش قرار دارم
غزل _ اگه راست میگی کوشش پس نشونم بده ( با داد)
اه این ول کن نبود من که دوست دختر ندارم
چشمم افتاد به دختری که داشت بستنی میخورد و فکری به ذهنم رسید
ارکیده _ من برم حساب کنم
ستاره _ باشه برو

ستاره =
داشتم بستنیمو میخوردم که شخصی دستمو گرفتو به سمت خودش کشبد و بغلم کرد و به زنی که روبه روش بود گفت:
حامیم _ این دوست دختره منه
غزل _ واا داری دروغ میگی داره از تعجب شاخ درمیاره
حامیم _ ببخشید ولی کمکم کن
ستاره _ ببخشید؟؟
حامیم _ عشقم من میدونستم اینجایی بستنیتو خوردی خوب بود؟؟
غزل _ منو نمیتونی گول بزنی اون دوست دخترت نیست
حامیم _ میخوای ثابتش کنم
یه دفعه دستمو کشید و دستشو دورم حلقه کردو لباشو گذاشت رو لبام.....
دیدگاه ها (۱۰)

بچه ها من نتم تموم شده تا اطلاع ثانوی پارت نمیتونم بدم چون ت...

رومان مدیریت عشق پارت 10 چشام هرکدوم شد اندازه یه نلبکی به م...

بچه ها حتما کپشنو بخونین 📌بچه ها واقعا ببخشید ولی به دلایلی ...

کپشن مهم 📌بچه ها بعد این رومان مدیریت عشق قراره یه رومان دیگ...

زور و عشق پارت ۶

-تا پیام هیون خودم از جام بلند شدم از شرکت زدم بیرون +دردم ه...

P¹³که دستم رو گرفت و رو به خودش کرد+ چرا داشتی نگام میکردی ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط