نگذار هرکس که آمد و ماندنی نشد ...
نگذار هرکس که آمد و ماندنی نشد ...
تو را ،
دلت را ،
صداقتت را ،
احساست را ،
با خودش یدک بکشد...
که هروقت از سرِ بی حوصلگی ،
از سرِ نبودنِ آرامشی،
آمد و سراغت را گرفت ،
حالت را پرسید ،
دلت را قل قلک داد و باز رفت و گم شد ،
تو بمانی و دنیایی اشک...
تو بمانی و چرا و اما و اگر ...
آنکه میرود باید می رفته ...
اصلا برایِ رفتن آمده بود ...
تو هم برو ...
تو هم خودت را از لحظه هایش که هیچ ،
از فکرش هم بگیر ...
تو باید تمامت بماند
برایِ او که تمامش تنها و تنها برایِ توست ...
ماندنی هرجا میرود با تــــو میــــرود...
تو هم نباشی خاطرت با او هست...
تو را ،
دلت را ،
صداقتت را ،
احساست را ،
با خودش یدک بکشد...
که هروقت از سرِ بی حوصلگی ،
از سرِ نبودنِ آرامشی،
آمد و سراغت را گرفت ،
حالت را پرسید ،
دلت را قل قلک داد و باز رفت و گم شد ،
تو بمانی و دنیایی اشک...
تو بمانی و چرا و اما و اگر ...
آنکه میرود باید می رفته ...
اصلا برایِ رفتن آمده بود ...
تو هم برو ...
تو هم خودت را از لحظه هایش که هیچ ،
از فکرش هم بگیر ...
تو باید تمامت بماند
برایِ او که تمامش تنها و تنها برایِ توست ...
ماندنی هرجا میرود با تــــو میــــرود...
تو هم نباشی خاطرت با او هست...
۷۶۷
۲۰ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.