ادامه تک پارتی تهیونگ
ادامه تک پارتی تهیونگ
نویسنده کانالیا🤍
+ته.. حالم خیلی بده
_بیا بریم دکتر
+باش
*رسیدن دکتر*
@ خانم پارک.. سرما خوردگیتون شدیده یه امپول مینویسم تزریق کنید حالتون بهتر میشه
+جانممممم... نمیشه یه چیز دیگه باشه
@ نه داروی جایگزین نداره
+من برم بای
_ا. ت کجا میرییی.. ببخشید به امپول فوبیا داره
@ خرس گنده از امپول میترسه(تو ذهنش)
_من خودم براش تزریق میکنم... خسته نباشید..
ویو تهیونگ
میدونستم الان رفته خونه یجا قایم شده.. رفتم خونه و بی صدا دنبالش گشتم... دیدم نیست...
_ا. ت... ا. ت کجایی.. بخداکاریت ندارم
دیدم صداش داره از تو کمد میاد...
+تهیونگ من جان به جان افرین تسلیم کنم امپول نمیزنممم
از این حجم از کیوتی خندم گرفت و زدم زیر خنده
+نخند بیترادبببب
_ا. ت چه بخوای چه نخوای باید بزنی حالام بیا بیرون
از تو کمد اومد بیرون و باچهره اعصبی گفت
+گفتم نمیزنم
_پس باید تنبیهت کنم؟؟
+من گوه قولدم
_پس بیا رو تخت درازبکش تا امپول رو بیارم
+اخه درد داره
_بیبی تو دردای بدتر از اینم شبا تحمل کردی (ذهن منحرف را بکار بی اندازید😂📿)
+درد داشته باشه جیغ میزنم
_باش
ویو ا. ت
تهیونگرفت امپول و اورد منم رفتم دراز کشیدم که با یه امپول بزرگ اومد
+یا جد بیگ هیت چقد بزرگههه
_نترس... درد نداره بهت قول میدم
نمیتونستم به ته اعتماد کنم ازاون ورم اگر در میرفتم شب تا صب زی*رش جر میخوردم.. پس هیچی نگفتم.... امپول و زد که
+جیغغغغغغغغغغغ... یا امام زاده پی دی نیم.. درش بیار پد صگ.... جیغغغ.. یا جد بنگتن.... دارم میمیرم تهیونگ درش بیار.... خدا بزنه تو کمرت تهیونگگگگ... ایشالله به خاک سیاه بشینی... درش بیار.. جیغغغ... تهیونگ جرت میدممم
_تموم شد
+تهیونگ مگه دستم بهت نرسهههه
ویو راوی
بله دوستان خبر رسید که تهیونگ و یونتان اون روز با دمپای از خونه افتادن بیرون و حدود یک ماه میشه که تو پارک میخوابن
بچه ها من این تک پارتی رو تو پیج دوم خودمم اپ کردم نیاین بنویسین اصکی رفتی...😑
نویسنده کانالیا🤍
+ته.. حالم خیلی بده
_بیا بریم دکتر
+باش
*رسیدن دکتر*
@ خانم پارک.. سرما خوردگیتون شدیده یه امپول مینویسم تزریق کنید حالتون بهتر میشه
+جانممممم... نمیشه یه چیز دیگه باشه
@ نه داروی جایگزین نداره
+من برم بای
_ا. ت کجا میرییی.. ببخشید به امپول فوبیا داره
@ خرس گنده از امپول میترسه(تو ذهنش)
_من خودم براش تزریق میکنم... خسته نباشید..
ویو تهیونگ
میدونستم الان رفته خونه یجا قایم شده.. رفتم خونه و بی صدا دنبالش گشتم... دیدم نیست...
_ا. ت... ا. ت کجایی.. بخداکاریت ندارم
دیدم صداش داره از تو کمد میاد...
+تهیونگ من جان به جان افرین تسلیم کنم امپول نمیزنممم
از این حجم از کیوتی خندم گرفت و زدم زیر خنده
+نخند بیترادبببب
_ا. ت چه بخوای چه نخوای باید بزنی حالام بیا بیرون
از تو کمد اومد بیرون و باچهره اعصبی گفت
+گفتم نمیزنم
_پس باید تنبیهت کنم؟؟
+من گوه قولدم
_پس بیا رو تخت درازبکش تا امپول رو بیارم
+اخه درد داره
_بیبی تو دردای بدتر از اینم شبا تحمل کردی (ذهن منحرف را بکار بی اندازید😂📿)
+درد داشته باشه جیغ میزنم
_باش
ویو ا. ت
تهیونگرفت امپول و اورد منم رفتم دراز کشیدم که با یه امپول بزرگ اومد
+یا جد بیگ هیت چقد بزرگههه
_نترس... درد نداره بهت قول میدم
نمیتونستم به ته اعتماد کنم ازاون ورم اگر در میرفتم شب تا صب زی*رش جر میخوردم.. پس هیچی نگفتم.... امپول و زد که
+جیغغغغغغغغغغغ... یا امام زاده پی دی نیم.. درش بیار پد صگ.... جیغغغ.. یا جد بنگتن.... دارم میمیرم تهیونگ درش بیار.... خدا بزنه تو کمرت تهیونگگگگ... ایشالله به خاک سیاه بشینی... درش بیار.. جیغغغ... تهیونگ جرت میدممم
_تموم شد
+تهیونگ مگه دستم بهت نرسهههه
ویو راوی
بله دوستان خبر رسید که تهیونگ و یونتان اون روز با دمپای از خونه افتادن بیرون و حدود یک ماه میشه که تو پارک میخوابن
بچه ها من این تک پارتی رو تو پیج دوم خودمم اپ کردم نیاین بنویسین اصکی رفتی...😑
۷.۵k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.